۱۳۹۲ شهریور ۱۰, یکشنبه

این یک مکالمه واقعیست...

من معمولاً هر خونه ایی که میگیرم اگه حیاط نداشته باشه حداقل باید بالکن داشته باشه، وگرنه دق می‌کنم، البته مساله فقط داشتن بالکن هست. اما خوب معمولاً شاید ماه ماه گذرم به بالکن نیفته اما امشب گذرم به بالکن خونم افتاد، سرمای تا حدوی مطبوع اواخر تابستون و آسمون پر ستاره و گرمای به جا مونده از منقل روی بالکن. اصلا یکی‌ از دلایل اینکه خونه‌ی من حداقل باید بالکن داشته باشه همین بساط منقل و کبابه. امشب شاید اولین شبی‌ بود که بعد از ماه‌ها فلاکس (می‌دونم فلاسک) چاییم رو پر کردم و رفتم رو بالکن نشستم و کتابم رو دست گرفتم. اما خوب دیری نپائید که رفیق من هم دست از سر لبتاپش کشید و به من ملحق شد. 

چاییمون الکل نداشت اما خوب ظاهراً که مست چایی شدیم. خیلی‌ وقت بود که همچین آخر هفته آرومی‌ نداشتم، با آپارتمانم پر از شمع‌های روشن دور تا دورش. حرف‌های ابلهانه آغاز شد و به سوالای این رفیقمون منجر شد، اما خوب بعضی‌ وقت‌ها این سوال‌ها جالب میشه. حالا اگه حال و حوصله‌‌ دارین و وقت اضافه (شدیداً تاکید می‌کنم وقت اضافه، واقعا ارزش خوندن نداره) شاید بد نباشه که بخونین و به جواب‌های خودتون فکر کنید:

۱- حاضری که آدم فضایی‌ها بیان بدزدنت و از این کره ببرنت و روت آزمایش کنن؟
- نه، حاضر نیستم.

۲- اگه آخرین روز دنیا باشه چیکار میکنی‌؟
- یه بلیط میگرم میرم خونه پیش مامانم.
- چرا؟ اینقدر مامانت رو دوست داری؟
-  نه، چون میدونم اون منو خیلی‌ دوست داره.
- اگه هیچ پروازی نباشه؟
- تمام روز رو می‌شینم پای اسکایپ و با مامانم صحبت می‌کنم.
- اینترنت‌ها هم قطعه.
- یعنی‌ حتی نمی‌تونم فیلم پورنو آنلاین ببینم؟
- نه!
- فیلم پورنو‌های روی لپتاپم رو می‌بینم (والا ندارم، بلا ندارم!!!)

۳- اگه خدا بودی چیکار میکردی؟
-  نسل آدم رو منقرض می‌کردم.
- من گناهم چیه؟ لازم نکرده خدا بشی‌، بی‌ جنبه.

۴- اگه به سه سال پیش بر میگشتی چه کاری رو نمی‌کردی؟
- همهٔ کارهایی که کردم درست بود، از نظر خودم.
- اگه به دو سال پیش بر میگشتی؟
-  می‌دونم اما نمی‌تونم بگم.
- اگه به شیش سال پیش بر میگشتی؟
- همهٔ کارایی که کردم در اون زمان از نظر خودم خوب بود.
- اصلا از روز اول زندگیت؟
- سیگار نمیکشیدم، واسه کنکور بیشتر از این هم می‌خوندم.
- دیگه می‌خواستی آپولو هوا کنی‌؟
-  بدم نمیومد.

۵- اگه مامان بابات یه عضوی از بدن تو رو نیاز داشته باشن که فقط هم تو میتونی‌ اهدا کنی‌ چیکار میکنی‌؟
- هر عضوی باشه می‌دم.
- اگه هر دو نیاز داشته باشن و تو فقط بتونی‌ به یکیشون بدی؟
- به هیچ کدومشون نمی‌دم.
- اگه مامانت ازت بخواد،
- خوب می‌دم،
- اگه بابت هم بخواد،
- به هیچ کدوم نمیدم.

۶- بهترین و بدترین کاری که تو زندگی‌ کردی؟
- بدترین رو نمی‌گم، بهترین نداشتم.

۷- اگه دنیا رو به اتمام باشه و یه عده محدودی رو برای نگه داشتن نسل بشر بخوان به مریخ ببرن و تورو انتخاب کنن، میری؟ همهٔ دوستان و فامیلت باید بمونن و بمیرن.
- سخته، اما میرم، احساس مسئولیت می‌کنم به نسل آینده، به استعداد و هوش من در نسل‌های بعدی نیاز هست.
- یه درصد!!!
- خوب مگه نمی‌گی انتخابم کردن؟ حتما بهتر از تو میفهمیدن...

۸- اگه بتونی‌ جادوگر باشی‌ یا دیکتاتور، کدوم رو انتخاب میکنی‌؟
-  جادوگر، دیکتاتور رو جادو می‌کنم و دیکتاتوریش رو میگیرم.

۹- اگه بتونی‌ زمان رو به عقب برگردونی، به چه زمانی‌ برمی‌گردی؟
- اوممم، هیچ زمانی‌، آینده،
- آینده نمی‌شه.
- یه دقیقه پیش!!!

۱۰- اگه بتونی‌ فقط یه چیز رو تو دنیا تغییر بدی، چی‌ رو عوض میکنی‌؟
- موهام رو، صافشون می‌کنم.
- احمق!!!
-  مرسی‌!!!

۱۱- اگه مجبوری باشی‌ بین یه زن افغان، سودانی و آمریکایی‌ یکی‌ رو انتخاب کنی‌، با کدوم ازدواج میکنی‌؟
- افغانی
- چرا؟
- حداقل هم زبونیم.
- خوب همهٔ زبون‌ها رو میشه یاد گرفت، نه؟
- نمی‌تونم بهش بگم دلم شور میزنه، خاک تو سرت، زهر مار نخند، وقتی‌ میخندی دلم می‌لرزه،
- از اون نظر؟
-آره!
- قبلا اینقدر بد دهن نبودی؟
- الان هم نیستم.

و این مکالمه ادامه داشت، اما اینا اون قسمت هاشه که من یادم مونده،
اشتباه نکنین، پنج ساله نبود و منم پنج سالم نیست، همسن خودمه. فقط شاید این مکالمه بین کودک‌های درونمون در جریان بود.
ما جفتمون مثل اسب آبی‌ از فیلم ترسناک بدمون میاد، اما تا الان نشستیم توی تاریکی‌ دوتا فیلم ترسناک دیدیم، بیچاره همسایه‌ها که دو تا خرس گنده اینقد جیغ و داد کردن.

۱۴ نظر:

  1. نه واقعا جالب بود
    بعضی وقتا آدما مستن بدون الکل، مست خودشونو اون لحظه اند، کاش یکی بود بشینه با منم از این صحبت ها بکنه
    راستی فیلم ترسناک از این جنیا؟ یا این خون مالیا؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. بعضی‌ وقت‌ها یه هم صحبت داشتن که یکم حرف‌های خل و چلی بزنه هم خوبه.
      یکیش از همون فیلم‌های جنگیری بود، یکیش هم از اون‌هایی‌ که جان میره توی بدن یکی‌ و بعدش به یک فیلم خونی مالی‌ به قول شما تبدیل شد. مثل کلبهٔ وحشت.
      The Rite (2011)
      Evil Dead (2013)

      حذف
    2. اولی رو که جنگیریه باید ببینم :دی دومی هم احتمالا یه دختره ست که آخر پدرش آتیشش میزنه نه؟ عموم بهم یه تیکه هایشو نشون داد اما خوشم نمیاد
      اصلا به نظرم ترسناک نیستن، اون همه خون مسخره ست :دی
      اگه فیلم ترسناک دوست داری بشین paranormal activity ببین
      4تاس، من 3تاشو دیدم... باحاله:دی

      حذف
    3. آره اولی‌ خوب بود، من هم دوست داشتم، دومی‌ هم زیادی خون بازی داره. اونی‌ که میگی‌ فکر می‌کنم شماره یکشه، چون اول این با اون صحنه ای‌ که گفتی‌ شروع میشه و بعد کلا یه ماجرای دیگه. خوب خوبه پس چند تا آخر هفته فیلم ترسناک خوب دارم، دانلود می‌کنم.

      حذف
  2. انتخاب همسر افغانی گزینه ی خوبیه و علاوه بر هم زبان بودن،یه مهربانی خاصی دارن.
    آخه فیلم ترسناک دیدن داره.آخرین باری که فیلم ترسناک دیدم تا دو روز تنها جایی نمیرفتم.من خیلی ترسوام.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. البته زن‌های افغانی رو نمیشناسم اما خوب این تنها چیزی بود که اون موقع به ذهنم رسید،

      من خیلی نمی‌ترسم حقیقتش، اما خوب کلا رنج می‌کشم موقع دیدن فیلم ترسناک، با روحیاتم خیلی‌ سازگار نیست، اما خوب بعضی‌ وقت‌ها این آدرنالین هم نیاز هست. یکم هیجان هم بد نیست.

      حذف
  3. قسمت همزبون بودن همسر خیلی جالب بود.... شاید به ذهن من نمیرسید.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. خوب احتمالا به این خاطر هست که من قبلا به این موضوع فکر کرده بودم اما شما احتمالا نه!

      حذف
  4. "نه، چون میدونم اون منو خیلی‌ دوست داره"
    اینجاش رو خیلی دوست داشتم.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. این مامانا. مطمئنم هرچقدر من دوستش داشته باشم اون من رو بیشتر دوست داره

      حذف
  5. خیلی جالب بود. از همه بیشتر انتخاب مادر چون میدونی چقدر دوستت داره,زنم افغانی,و خوش بحالت که تصمیمات درست و بجا گرفتی که ازشون پشیمون نیستی.
    صاف کردن موهاتم از همه بامزه تر بود

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. حقیقتش نمی‌دونم که تصمیماتم درست و بجا بوده یا نه، مشکل اینجاست که هنوز هم راه بهتری به ذهنم نرسیده. امان از این مو ها....

      حذف
  6. خرس گنده ها!
    من واقعیتش انقدر علاف بودم که همش رو خوندم! همین. من مشکلی ندارم. مامانم چیزی بخواد بش می دم! گیج نمی شم بخوام انتخاب کنم.
    همین. فیلم وحشتناک هم نبین. مگه مرض داری؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. امیدوارم که مامنت ۱۲۰ ساله و همیشه سلامت باشه ، اصلا نیازی نباشه که خودایی نکرده به همچین چیزی فکر کنی. والا هیجانش بد نیست بعضی وقتها. اوج لذتش وقتی هست که فیلم تموم میشه و سالم می مونی :دی اما مرض که هست، مازوخیزمه دیگه حتما.

      حذف