۱۳۹۲ آذر ۲۴, یکشنبه

مراقب باشید که دیکتاتور نشوید!

این متن رو در وبلاگ دوست خوبی‌ خوندم، که متنی منطقی و قابل توجه بود، اگر چند دقیقه‌ای وقت دارید اول متن پگاه عزیز رو بخونید و اگر نه خوندن ادامه این مطلب به کار شما نمی‌‌آید!

حقیقت این است که فرهنگ بحث کردن حداقل در ما ایرانی‌‌ها خیلی‌ مناسب شکل نگرفته، البته کم و بیش در بین همه آدم‌ها همینگونه هست اما معمولا در بین ما ایرانی‌‌ها شور و حرارت مضاعفی داره!

نکته‌ای که گولدن اشاره کرده خیلی‌ از بحث‌های این روزه‌ها رو شامل میشه. شاید بنا به نوشته نیاز به میل برنده شدن و یا نباختن هست که آدم‌ها رو در این تله گرفتار میکنه اما قصد من توضیح بیشتری در مورد آنکه نوشته شده نیست و هدف تذکر یک نکته بود (از نظر شخص آلن) که به کوتاهی‌ در متن بالا اشاره شده بود،

"آه بله. در این تله ی همیشگی نیفتادن چه سخت است. ولی وقتی یاد گرفتید تله را تشخیص دهید و به جای آنکه از روی آن عبور کنید از کنارش عبور کنید چه لطف بزرگی به خودتان و قلبتان و فکرتان و اطرافیانتان کرده اید."

اینجا که نویسنده به سرعت از مطلب عبور کرده هر چند که موضوع اصلی‌ متن هم نبوده. اما به نظر من مهمترین قسمت بحث همین قسمت بود. شاید شما از آن دسته آدم‌هایی‌ باشید که برای برنده شدن بحث نمی‌کنید، و چه خوب که در این تله نیفتید اما ...

مراقب باشید که این تله یابی‌ شما، شما را به راه اشتباهی‌ نبرد، پرهیز از بحث، یا شناسایی تله خیلی‌ آسان میتواند دست در دست تشخیص اشتباه شما در باره نظریاتتان بگذارد! اینکه کار به جایی برسد که همواره دیگر مخاطبان یا منتقدان را به خیال "بر حق بودن" و "اجتناب از گرفتار شدن در تله" یکی‌ پس از دیگری ایگنور کنید!

اینکه با این ایگنور کردن‌ها مدام در نظریات اشتباهی که به نظر خودتان کاملا بر حق هست گرفتار نشوید!

مهم تشخیص این تله‌ها هست! خیلی‌ خیلی‌ مهم تر از گرفتار نشدن در تله ها!

مراقب باشید که به جای نلسون ماندلا به فیدل کاسترو تبدیل نشوید!


پی‌ نوشت یک: برای آنها که فیدل کاسترو رو بیشتر از دیکتاتور بودن انقلابی‌ میدونند: بخوانید قذافی مثلا!

پی نوشت دو: با عرض معذرت از گولدن عزیز. نمیدونم به چه دلیلی، همینجوری محض احتیاط!

پی‌نوشت سه: شاهد این پست فقط زیباست، همین!

۱۷ نظر:

  1. بله چشم دیکتاتور هم نمیشیم.
    گولدن که خیلی خوب می نویسه.راضی ام ازش!
    قذافی گزینه ی بهتریه!
    سلام.
    با تشکر روابط عمومی!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. بله، صد در صد! هر جور شما راحتید، سلام!

      حذف
  2. در تلاش از اجتناب از این تله ها ممکنه در تله ای به مراتب بدتر بیافتیم: پیشداوری و قضاوت یک طرفه. درست اینه که هروقت از کسی به دلیلی رنجیدیم، دلیل رنجشمون رو بهش توضیح بدیم و بعد ازش توضیح بخوایم؛ نه برای اینکه ثابت کنیم حق با کیه، بلکه برای اینکه مطمئن بشیم سوتفاهمی پیش نیومده، و اینکه مطمئن بشیم طرفمون متوجه هست که رفتارش ما رو آزرده میکنه. دادن "فیدبک" به موقع خیلی مهم و ارزشمنده. وگرنه آدم خودش میشه هم شاهد و قاضی. هم احتمال سوتفاهم زیاد میشه هم طرف روحش خبر نداره.
    قضاوت یک طرفه و پیشداوری و "ایگنور" کردن هنر نیست.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. از صاب مرده هم خیلی راضی ام!خدا عوضش بده!داداشمم خوب می نویسه خیلی!

      حذف
    2. موافقم صابی جان! حرفی‌ نموند برای گفتن!

      حذف
  3. اول : صابی یه بار در یه موقعیت حساس این توصیه رو به من کرد و بکار بستم و خیلی جواب داد . دوم : این منافاتی با ایگنور کردن نداره ، یه بار دیگه هر دو توصیه رو بخونید اهالی !
    سوم : شکی در دیکتاتوری کاسترو نیست . مگه به دیکتاتوری حکومت کره شمالی شک داشته باشیم ، قذافی عددی نبود در مقابل اونی که بخاطر فرار از دستش تا خود آمریکا رو شنا میکردند ...

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. بله منافاتی نداره! اینجا هم تاکید بر تشخیص درست بود!

      درباره کاسترو هم موافقم، فقط خواستم به نظرات جمع احترام بگذارم!

      حذف
  4. من البته همون كاسترو خوندم، بعد قدافى رو هم اضافه كردم؛ مورد بسيار خوبى رو اشاره كردى، اينكه وارد بحث هاى با دور باطل نشيم يك مسئله است و اينكه با مسائل دگماتيسم برخورد نكنيم هم مسئله ى ديگه

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. عده‌ شون که زیاده! خیلی‌‌ها رو میشه به این لیست اضافه کرد!

      حذف
  5. تشخيص تله خيلي مهمه. اما بنا به شخصيتمون گاهي دچار اين ميشويم كه ديكتاتور باشيم يا انقلابي و روشنگر. مثلن من چون كم حرف و كمتر اجتماعي ام حاضر نيستم بعضي جاها حتي اگه تشخيص بدم روشنگري خواهد بود حرفم. ادامه بدم. ترجيح ميدم كشش ندم. توضيح ندم. گرچه جديدن در مواقع خاصي مثلن استفاده از داروها و مراقبت هاي مريضي هاي ساده توضيح ميدم و برام مهم نيست طرف اهميت ميده يا نه. فقط رسالتمو انجام ميدم.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. موافقم که رفتار و اخلاق‌های شخصی‌ خیلی‌ نقش مهمی‌ بازی میکنه، اما به هر حال نباید گذاشت که ندونستن و ایگنور کردن باهم همراه بشه!

      حذف
  6. چه خوب شد من کوبایی نشدما!نه که شنا کردن بلد نیستم و وحشت از آب دارم،خب همه میزدن به اب که برن آمریکا من باید می موندم تو کوبا با فیدل خان که روحیاتمون هم بهم نمی ساخت.
    یا باید خودمو میکشتم یا خودمو دیگه...فیدل که عمر نوح رو قسطی برداشته!اهل مردن نیست!
    از این پسره کیم دوقلو رهبر کره شمالی هم بدم میاد!با اون کله ی گنده اش!
    با تشکر روابط عمومی!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. خدا رو شکر! شاید هم عادت میکردی! شاید بعد از یک مدت با فیدل خان میساخت اخلاقتون! کی‌ میدونه! کیم دو قلو!!!!

      حذف
  7. عجالتن دعوتی به بازی وبلاگی
    سر فرصت میام برای این پستت کامنت میزارم

    پاسخحذف
  8. الان ایرانی دیگه !! همینه که شاخ شدی و هیشکی رو تحویل نمیگیری آلن جان ... باشه ، ما منتظرت میمونیم تا برگردی با یه عالمه تعریفی ...

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ایران برای چند وقت دیگه، به زودی! اما این چندین وقت خیلی درگیر بودم (خوشبختانه درگیری‌های اغلب خوب)! مرسی‌ برای محبتت

      حذف